أتعلم عيناكِ أني أنتظرت طويلاً
نامه هایت ، هر چه سردتر سکوت میانشان ، هر چه درازتر و این انتظار ، هر چه دشوارتر شکنجه ی عشقم افزون تر خود را هر چه بیشتر در رنج ها می غلتانم اگر چه سر اندیشه و رنجم نیست هر بار می خواهم فراموش کنم و باز به خاطر می آورم معجزه ی لبخندت را خیالت پیش چشمانم بر می خیزد و نوازش هایت را بیدار می کند چیزی در درونم رم می کند و تازیانه ات بالا می رود #سوفیا_پارنوک
هیچ|
Design By : Pichak |