أتعلم عيناكِ أني أنتظرت طويلاً
قرار بود عاشقی کنیم نفس بزنیم در اشتیاق معشوق قرار نبود بند دلمان پاره شود ازین دلتنگی مدام اضمحلال بی کران تشنگی بی پایان بود؟
هیچ|
آخرين مطالب
» من ازین دنیا چی میخوام
» تعلق!
» نبودنت، در این مقیاس کشنده ست نازنین م
» کجای این جهان ایستاده ای، تا بیایم ث دورت بگردم
» 🍸 مایکوفسکی طور
» امید
» خدارو چه دیدی، شاید پرگرفتیمــــ...
» چگونه تاب بیاورم، ندیدن و نشنیدن و لمس نکردنت را....
» اعتراف
» کاش با اون صدای جادویی ت، هرصبح اسمم رو صدا میزدی؛ هرصبح یعنی...
Design By : Pichak |