أتعلم عيناكِ أني أنتظرت طويلاً
ازهرطرف که میـ روم، نمی رسم به تو، بیـ تای بی همتا رازِ راه نه در فرعیهایش،نه آغازِ مشکوکو پایانِ تردیدآمیزش،که در طنز گزندهیدو طرفههایش است. همیشه میرسیولی به جایی دیگر همه چیز میگذرداما در دیگر سو. ■#روبرتو_خواروزترجمه از مودب میرعلایی هیچ| آخرين مطالب » به تو فکر کردن، خود آسمونه» جای خالی را با دلتنگی مناسب پر کنید» آغوش پاییز» هرشب تو رویای خودم، آغوشتُ تن میکنمـ... » بشر» خدا» نارنجی» عزیزتر از جان م» به رنگ چشمانت» من هرنفسم برنفسِنازتو بند است؛ من مشتريم،قيمت لبخند تو چند است ؟
رازِ راه نه در فرعیهایش،
نه آغازِ مشکوک
و پایانِ تردیدآمیزش،
که در طنز گزندهی
دو طرفههایش است.
همیشه میرسی
ولی به جایی دیگر
همه چیز میگذرد
اما در دیگر سو.
■
#روبرتو_خواروز
ترجمه از مودب میرعلایی