أتعلم عيناكِ أني أنتظرت طويلاً
زیبایی تو در چشمان من، سه برابر تو و خداوند و منتنهای تنهای تنهاجایی در دورترین ساحل اروندنشسته بودیم و چای می نوشیدیم؛ بی اعتنا به شعر و نوشتن و غزل... هیچ| آخرين مطالب » تبریک🌷» چشم هایش» میگم تموم شاعرا برای تو غزل بگن... » ادبیات» ازهرطرف که میـ روم، نمی رسم به تو، بیـ تای بی همتا» من و روسری ات حرف های بسیاری خواهیم داشت؛ او از بوسه های گردنت خواهد گفت، من از بوسیدن عکس هایت... » شاملو راست میگفت: » طبیب دل ما» باد مخالف» تو میدانی
تو و خداوند و من
تنهای تنهای تنها
جایی در دورترین ساحل اروند
نشسته بودیم و چای می نوشیدیم؛
بی اعتنا به شعر و نوشتن و غزل...