أتعلم عيناكِ أني أنتظرت طويلاً
کاش درد مارا را دوایی فراهم بود از جنس آغوش ت؛ دتدان بر جگر گذاشته ایم، از آتش سوزان فراق...
هیچ|
آخرين مطالب
» بشر
» خدا
» نارنجی
» عزیزتر از جان م
» به رنگ چشمانت
» من هرنفسم برنفسِنازتو بند است؛ من مشتريم،قيمت لبخند تو چند است ؟
» انگار تمام علاقهام را خرجِ تو کردهام. دیگر به هیچکس دیگری، هیچ احساسی ندارم! _#جمال_ثریا
» از تو در عکسهایت، چشم ها ماند که بامن مهربان بودند و دستانت در صلح، باقی در عرش ربوبی، دور از دسترس
» تبریک🌷
» چشم هایش
Design By : Pichak |